خدایا می بخشی مرا؟! (دلتنگیهای یک انسان باخدا)
باسمهتعالی
خدایا می بخشی مرا؟!
(دلتنگیهای یک انسان باخدا)
********************************
· پروردگارا! ببخش مرا که از تمسخر دیگران لذت بردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که براى رسواکردن دیگران تلاش کردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که نمازم، وقت یافتن گمشده هاى من است.
· پروردگارا! ببخش مرا که نادانى دیگران را به رُخِشان کشیدم.
· پروردگارا! ببخش مرا که براى همه گردن کشیدم، به غیر از خودم.
· پروردگارا! ببخش مرا که دیگران را وادار به معذرتخواهی کردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که همه اش دعا کردم خدایا! مرا از شر خلق دور بدار و یکبار نگفتم: خلقت را از شر من دور دار.
· پروردگارا! ببخش مرا که فکر و دلم از تو عزلت گزید و از گناه نه.
· پروردگارا! ببخش مرا که هر چه با من مدارا کردى، من بر تو خیره سرى کردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر که حسرت نداشته هایم را خوردم، شاکر داشته هایم نبودم.
· پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر که بر بی منزلی و بیکاری و … گریستم، بر غم فراق از تو گریه نکردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر که به فکر زیبایى ظاهر و مد لباس و … بودم، به فکر زیبایى و طهارت باطنم نبودم.
· پروردگارا! ببخش مرا که بارها و بارها به دنبال جنازه این و آن رفتم و فقط با یک «اِ اِ» گفتن، از کنارش گذشتم و هنوز باورم نیست که من هم رفتنى هستم.
· پروردگارا! ببخش مرا که با رفتار زشتم، دیگران را به دین بدبین کردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که در مجادله با این و آن فهمیدم که حق با من نیست؛ ولى به رو نیاوردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که براى نظرات دیگران، آنگونه که حقشان بود، ارزش قائل نشدم.
· پروردگارا! ببخش مرا که با پرسش هاى مشکل از استادانم، خود را در چشم دیگران بزرگ جلوه دادم و استادانم را تحقیر کردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که موقع تعریف و تمجید دیگران، باورم شد که راستی راستی کسى هستم!
· پروردگارا! ببخش مرا که تاب شنیدن تعریف از دیگران را نداشتم!
· پروردگارا! ببخش مرا که اگر ۱۰۰۰ تومانم گم شد، غصه دار شدم؛ ولى نمازم قضا شد و آنقدر غصه نخوردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که توان حل مشکل دیگران را داشتم؛ ولى سکوت کردم و گفتم دردسر نمى خواهم.
· پروردگارا! ببخش مرا که واله و شیداى مخلوقاتت شدم و خالقیتت را از یاد بردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر که غصه روزىام را خوردم، غصه آخرتم را نخوردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که مدام دروغ گفتم و توجیه کردم که دروغ مصلحتى بود.
· پروردگارا! ببخش مرا که خود را به خواب زدم تا از انجام کارى که وظیفه ام بود، شانه خالى کنم.
· پروردگارا! ببخش مرا که با دروغ هاى مکرر خود، زشتى دروغ را در ذهن فرزندم از بین بردم.
· پروردگارا! ببخش مرا که آنقدر که اهل حرف بودم، اهل عمل نبودم.
· پروردگارا …
پروردگارا! می بخشی مرا؟