« مدیریت چریکی چیست ؟ »
باسمه تعالی
« مدیریت چریکی چیست ؟ »
چریک جنگاوری چابک و داری تنی سالم و روانی مسلط است. وی انسانی باهوش است که مدیریت زمان را به‌خوبی رعایت می‌کند. او بر خودش مسلط است و مدیریت بر خود را به‌خوبی می‌داند. استرس‌هایش را مدیریت می‌کند. فرصت یاب است و در مواقع ضروری اقدام می‌کند. چریک هیچ‌گاه در دشت نمی‌جنگد، مگر مجبور باشد. بلکه، او با شناسایی دقیق از منطقه عملیاتی، در تنگه‌ها کمین کرده و ضربه را به دشمن وارد می‌کند.
حال می تواند این نوع از مدیریت را در اغلب سازمان های آموزشی و غیر آموزشی متصور شد. به طوری که مدیران میانی ادارات با تجهیز خود و افراد سایر سازمان به این نوع تفکر، در بالا بردن کیفیت خدمات و سوددهی سازمان خود کوشا باشند.
آری ما آموخته‌ایم که تغییرات باید از سطوح بالا آغاز شوند و برای اجرای مؤثر برنامه‌ریزی و تهیه منابع موردنیاز، بدون حمایت کامل مدیران ارشد دست‌یافتن به موفقیت در سازمان‌ها امکان‌پذیر نیست.
اما یکی دیگر از عوامل حیاتی در پیشرفت مداوم و موفقیت سازمان، مدیریت میانی است. بدون مدیریت میانی و حتی با وجود حمایت مدیریت ارشد، امکان تغییرات مهم در سازمان عملی نیست. مدیریت میانی باید تغییرات مهم را از رده‌ی پایین اجرا کند. مدیر میانی باید نقش حلقه گمشده میان مدیریت ارشد و محیط کار را بر عهده بگیرد. به این کار «مدیریت چریکی» گفته می‌شود.
منظور از «مدیریت چریکی» مسلح‌کردن کارکنان یا جنگیدن با مدیریت ارشد نیست، مدیریت چریکی به معنای ساده یعنی رهبری از رده‌ی پایین و تلاش ریشه‌ای در جهت بهبود و ارتقای کیفیت خدمات و تولیدات.
در مدیریت چریکی مدیر میانی باید افراد زیر دست خود را ماهرانه آموزش دهد تا بتوانند به درکی برسند که می‌توانند تغییری به وجود آورند. او باید به‌آهستگی و آرامی، ارزش‌ها و نگرش‌هایی را در راستای پیروزشدن است به آنها القا کند تا راه تغییرات مهم هموار شود.
«مدیریت چریکی» با صحبت‌کردن رسمی یا غیررسمی با کارکنان در محیط کار آغاز می‌شود و هدف آن کشف مشکلات موجود و تلاش برای رفع آنها است. در ابتدا مهم است که حل مسائلی در اولویت قرار گیرد که در حیطه‌ی نفوذ مدیر چریکی باشد و آثار بهبود آن زود دیده شود.
کلید دیگر موفقیت «مدیریت چریکی» پرورش چریک‌های دیگر در درون سازمان است. از نیروهای خود شروع کنید. کدام‌یک محبوب‌ترند؟ قوه ریسک‌پذیری کدام بیشتر است؟ کدام‌یک در انجام مسئولیت خود کارهای هوشمندانه بیشتری انجام می‌دهد؟ کدام مدیر بیشترین کوشش را برای بهبود مهیا می‌سازد؟ چه کسی گوش شنواتری دارد؟ این افراد متحدان شما هستند. با آنها کار کنید تا دستاوردهای چشمگیر آن را به چشم ببینید. آنها را ترغیب کنید تا از فرصت‌های آموزشی در هر زمان استفاده کنند و خودتان هم این کار را فراموش نکنید.
مدیران میانی باید باایمان به توانایی‌های خود، از فن‌های «مدیریت چریکی» استفاده کنند. به هر حال کند و آهسته رفتن، بهتر از راکد ماندن و نرفتن است. چه کسی می‌داند؟ شاید اگر مدیریت ارشد متوجه قدم‌های مؤثر شما بشود، خودش نیز به شما بپیوندد.
موفق باشید.
