« معرفی کتاب-مسافر کربلا »

باسمه تعالی

« کتاب مسافر کربلا »

چهارساله بود، مریضی سختی گرفت. پزشکان جوابش کردند. گفتند این بچه زنده نمی ماند.
پدرش او را نذر آقا ابوالفضل(ع) کرد روز بعد به طرز معجزه آسایی شفا یافت! هرچه بزرگتر می شد ارادت قلبی او به قمر بنی هاشم بیشتر می شد. در جبهه مسئول دسته گروهان ابوالفضل(ع) از لشکر امام حسین(ع) بود.

علیرضا کریمی ۱۶ سال بیشتر نداشت. آخرین باری که رفت جبهه گفت: راه کربلا که باز شد بر می گردم، پانزده سال بعد همان روزی که اولین کاروان به طور رسمی به سوی کربلا می رفت پیکرش بازگشت.

آمده بود به خواب مسئول تفحص گفت: زمانش رسیده که من برگردم! محل حضورش را گفته بود!!
عجیب بود پیکرش به شهر دیگر منتقل شد. مدتی بعد او را آوردند. روزی که تشییع شد تاسوعا بود روز ابوالفضل(ع)

مطالعه این کتاب به همه دوستان به خصوص نوجوانان عزیز توصیه می شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *