«مملکت بدن و امیران درونی»
باسمه تعالی
«مملکت بدن و امیران درونی»
محمد بارونی
انسان، گل آفرینش است و هدف از خلقت او پیمودن راه سعادت و کسب رضایت و خشنودی آفریدگار عالم است. انسان دارای دو بعد است: بعد مادی (تن) و بعد معنوی (روح و …).
بدن انسان همچون مملکتی است که پادشاهی بر آن حکومت میکند. این پادشاه دارای نیروهایی است که در امور مملکتداری، او را یاری میرسانند. هر کدام از این قوا و نیروها، وظایف خاصی دارند و اگر در انجام وظایف محوله تعادل خود را حفظ نکنند و به افراط یا تفریط روی آورند، در فرماندهی و حکمرانی بدن اختلال ایجاد میشود.
در مملکت بدن، همه اعضای، جوارح، حواس و نیروهای ظاهری و باطنی تحت فرمان چهار نیروی قدرتمند انجام وظیفه میکنند. این نیروهای چهارگانه، یاوران پادشاه بدن هستند.
در این مملکت، روح به منزله پادشاه است و چهار نیروی عقل، شهوت، غضب و وهم، امیران او به شمار میروند.
عقل در لغت به معنی امساک، نگهداری، بند کردن یا ایستادن است. وظیفه قوه عقل، ادراک و فهم حقایق امور، مشخص نمودن خیر و شر و دستور دادن به افعال نیکو و نهی از صفات ناپسند است. عقل، نیروی درونی است که امیال و آرزوها را کنترل میکند و ابزاری برای درک مفاهیم و سازماندهی واقعیتهاست.
در سرزمین بدن، عقل وزیر پادشاه است. عقل همواره در تدبیر آن است که روح از صلاحدید و اوامر و نواهی او تجاوز نکند، تا بتواند با زیباترین شیوه، امور را مرتب و منظم کند و سفر پادشاه (روح) را به عالم ملکوت سهل و آسان نماید.
شهوت، به معنی آرزو، رغبت، اشتیاق و خواهش نفس در رسیدن به لذت و سود است. فایده قوه شهویه، بقا و ماندگاری بدن و ابزاری برای تحصیل کمال انسان است، چرا که زندگی چند روزه بدن در این دنیا، مشروط به خوردن، نوشیدن، ازدواج و تولید نسل است. شهوت تنها به امور جنسی محدود نمیشود، بلکه در بدست آوردن مال، منال، قدرت و مقام نیز سیری نمیپذیرد. اگر شهوت از حد بگذرد، انسان را به دروغ، طمع، خرابکاری و فضولی میکشاند. شهوت همواره با وزیر عقل در تضاد است و تلاش میکند پادشاه را فریب دهد تا از دستورات وزیر دانا پیروی نکند و او را مانند چهارپایان غرق در شهوتات زودگذر نماید.
غضب، به معنی خشم است. این نیرو برای دفاع از خود و پاسداری از حق و عقل در نهاد انسان قرار داده شده است. اما اگر از محور اصلی خود خارج شود، تبدیل به یکی از بدترین نیروها میشود و بدیهای دیگر را نیز به همراه میآورد. غضب مانند نگهبان مملکت، تند و تیز و بیباک است. زمانی که از مسیر عدالت منحرف میشود، به دنبال ظلم، عداوت، بغض و کشتن است. غضب نیز تلاش میکند پادشاه را فریب دهد تا از فرمان وزیر عاقل اطاعت نکند و او را به موجودی درندهخو و بیرحم تبدیل نماید.
وهم، به معنی گمان، خیال و تخیل است. فایده آن، فهمیدن امور جزئی و درک دقیق مسائل است. اما اگر از مسیر حق خارج شود، به دنبال مکر، حیله، پنهان کردن حقیقت و ایجاد فتنه و خیانت میرود. در این حالت، وهم تلاش میکند پادشاه را مطیع خود سازد تا هرچه از فریب، شیطنت، فساد و مکر فرمان دهد، پادشاه اطاعت نماید.
لذا باید توجه داشت که مملکت بدن، همواره میدان جنگ و ستیز این چهار نیرو است. زمانی که پادشاه بدن از رهنمودهای عقل بهره میبرد، آثار فرشتگان در درون و بیرون انسان ظاهر میشود. اما اگر شهوت بر عقل چیره شود، رفتارهای چهارپایان در افعال انسان نمود پیدا میکند. اگر غضب به صدر نشیند، آثار شیطانی و درندهخویی در انسان جلوهگری میکند. و اگر نیروی وهم برنده میدان شود، خوی فریبکاری، دروغگویی، جنایت و فتنهگری در انسان متجلی میشود.
چه زیباست که انسانها، به عنوان گلهای سرسبد آفرینش، بکوشند تا با پیروی از دستورات دین که از منبع وحی سرچشمه گرفته و منطبق با نیروی عقل است، عقل را یاری رسانند. بدین ترتیب، عقل در خدمت پادشاه بدن خواهد بود و آثار فرشتگان در ظاهر و باطن وجودشان جلوهگری خواهد نمود. مملکت بدن تنها با یاد خدا و پیروی از دستورات او به آرامش میرسد، همانگونه که قرآن کریم میفرماید:
«الَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»
التماس دعا.
