اشک ِزیتون
باسمهتعالی
اشک ِزیتون
شبِ بیتالمقدس، دل غمین است
شبِ تاریک و وحشت در کمین است
زِ خون آشامیِ جیشِ یَهودا
به هر جا مادری، ماتم نشین است
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
شفق، شالِ سِیَه بر سرکشیده
به بامِ «مسجدالاقصی» دمیده
به سوگِ لاله رویانِ فلسطین
خجل از تابش است، صبحِ سپیده
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
زِ پیمانِ پلیدِ نابکاران
خزان شد، در فلسطین نوبهاران
مسلمان! گاه ِ بیداری رسیده
خروش آرید، بر قوم ِ تَتاران
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
به خونِ کودکان، در دشتِ لاله
گریبانچاک، مادرها زِ ناله
زِ خشم ِقوم ِ صهیونِ ستمگر
بهجای اشک، خون در چشمِ ژاله
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
زِ بُمبِ «دیوِ شب» فریاد، فریاد
تمامِ خانهها، او داد بَر باد
مسلمانان! چه شد آیینِ احمد
که ما بیآشیان، او خانه آباد
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
زمینِ ما، حصاری در حصار است
زِ سوگِ لاله، مادر داغدار است
کجایید ای مسلمانان، کجایید
هلا، «بیتالمقدس» بیقرار است
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
..سپاهِ قدس، از مشرق بر آید
به جانِ خستهام، جانی فزاید
شکوفا میدهد، زیتونِ تبدار
زمینِ قدس، نورافشان نماید
🖤 🖤🖤🖤🖤🖤
محمدحسین برزویی