راه های هدایت در کلام قرآن
باسمه تعالی
« راه های هدایت در کلام قرآن »
أَلَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً ۗ
وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ( لقمان- ۲۰)
آیا ندیدى خداوند آنچه را در آسمان ها و زمین است مسخر شما کرده و نعمت هاى خود را – چه نعمت هاى ظاهر و چه نعمت هاى باطن – بر شما گسترده و افزون ساخته است؟ ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنى در باره خدا مجادله مى کنند.( آیه ۲۰)
قرآن بعد از پایان اندرزهاى دهگانه لقمان در زمینه مبداء و معاد و راه و رسم زندگى و برنامه هاى اجتماعى و اخلاقى، براى تکمیل آن به سراغ بیان نعمت هاى الهى مى رود تا حس شکرگزارى مردم را برانگیزد، شکرى که سرچشمه معرفه الله و انگیزه اطاعت فرمان او مى شود.
ابتدا روى سخن را به همه انسان ها کرده مى گوید: آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمان ها و زمین است، مسخر فرمان شما کرد که در مسیر منافع و سود شما حرکت کنند؟ ألَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَکُمْ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الْأَرْضِ
تسخیر موجودات آسمانى و زمینى براى انسان مفهوم وسیعى دارد که هم شامل امورى مى شود که در قبضه اختیار او است و با میل و اراده اش در مسیر منافع خود به کار مى گیرد، مانند بسیارى از موجودات زمینى، یا امورى که در اختیار انسان نیست اما خداوند آنها را مامور ساخته که به انسان خدمت کند، همچون خورشید و ماه . بنابر این ، همه موجودات مسخر فرمان خدا، در طریق سود انسان ها هستند خواه مسخر فرمان انسان باشند یا نه .
سپس مى افزاید: خداوند نعمت هاى خود را – اعم از نعمت هاى ظاهر و باطن – بر شما گسترده و افزون ساخت . وَأَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَهً وَبَاطِنَهً
در اینکه منظور از نعمت هاى ظاهر و باطن در این آیه چیست ، مفسران بسیار سخن گفته اند.
- بعضى نعمت ظاهر را چیزى مى دانند که براى هیچکس قابل انکار نیست همچون آفرینش و حیات و انواع روزی ها، و نعمت هاى باطن را اشاره به امورى مى دانند که بدون دقت و مطالعه قابل درک نیست (مانند بسیارى از قدرت هاى روحى و غرائز سازنده ).
- بعضی نعمت ظاهر را اعضاى ظاهر و نعمت باطن را قلب شمرده اند.
- بعضی دیگر نعمت ظاهر را زیبائى صورت و قامت راست و سلامت اعضاء و نعمت باطن رامعرفه الله دانسته اند.
در حدیثى از پیغمبر گرامى اسلام (ص) مى خوانیم که ابن عباس از آن حضرت در این زمینه سؤ ال کرد، پیامبر(ص) فرمود: ابن عباس ! نعمت ظاهر، اسلام است ، و آفرینش کامل و منظم تو بوسیله پروردگار و روزى هائى که به تو ارزانى داشته است و اما نعمت باطن، پوشاندن زشتی هاى اعمال تو و رسوا نکردنت در برابر مردم است .
در حدیث دیگرى از امام باقر (علیه السلام ) مى خوانیم : نعمت آشکار، پیامبر (ص) و معرفه الله و توحید است که پیامبر آورده ، و اما نعمت پنهان ، ولایت ما اهلبیت و پیمان دوستى با ما است .
ولى در حقیقت هیچگونه منافاتى در میان این تفسیرها وجود ندارد و هر کدام یکى از مصداق هاى روشن نعمت ظاهر و باطن را بیان مى کند، بى آنکه مفهوم گسترده آن را محدود سازد.
و در پایان آیه از کسانى سخن مى گوید که نعمت هاى بزرگ الهى را که از درون و برون ، انسان را احاطه کرده ، کفران مى کنند، و به جدال و ستیز در برابر حق برمى خیزند، مى فرماید: بعضى از مردم هستند که در باره خداوند بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنى ، مجادله مى کنند. وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یُجَادِلُ فِی اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَلَا هُدًى وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ
و بجاى اینکه بخشنده آن همه نعمت هاى آشکار و نهان را بشناسند، رو به سوى شرک و انکار، از سر جهل و لجاجت مى آورند.
در اینکه فرق در میان علم و هدایت و کتاب منیر چیست؟ شاید بهترین بیان این باشد که علم اشاره به ادراکاتى است که انسان از طریق عقل و خرد خویش درک مى کند، و هدى اشاره به معلمان و رهبران الهى و آسمانى و دانشمندانى است که مى توانند در این مسیر دست او را بگیرند و به سر منزل مقصود برسانند، و منظور از کتاب منیر کتاب هاى آسمانى مى باشد که از طریق وحى ، قلب و جان انسان را پر فروغ مى سازند.
در حقیقت این گروه لجوج نه خود دانشى دارند(بِغَیْرِ عِلْمٍ ) ، و نه به دنبال راهنما و رهبرى هستند (وَلَا هُدًى ) ، و نه از وحى الهى استمداد مى جویند( وَلَا کِتَابٍ مُنِیرٍ) ، و چون راه هدایت در این سه امر منحصر است لذا با ترک آنها به وادى گمراهى و وادى شیاطین کشیده شده اند.
منبع: تفسیر نمونه – آیت الله مکارم شیرازی