« خون خدا »
باسمه تعالی
« خـــونــــــــ خــــــــدا »
محمد حسین برزویی
آفریده است تو را ، گوهر یکتا هستی!
شرف و عاطفه را مظهر و معنا هستی
نام نیکوی تو را خوب نهادند حسین (ع)
اوج احسان و کرم ، در دل صحرا هستی
آفرینش همه شیدای تو ای « خون خدا »
ای که در « کرب و بلا » مرد شکیبا هستی
تربیت دیده ای بر شانه ی تابان رسول (ص)
پرورش یافته ، در دامن زهرا (س) هستی
” آسمان بار امانت نتوانست کشید “
بین دریای بلا گوهر یکتا هستی
آفتاب دو جهان ، الگوی رفتار« وجود »
سبب عزت و گل واژه ی « طاها » هستی
روی « نی » نغمه ی قرآن به لبانت جاری
روح آیات خدا دیده ، خوش آوا هستی
شوق ایصال و شجاعت ، ثمر احسانت
به حیات بشریت ، تو مسیحا هستی
جان بدادی به خلایق و بکُشتی مُردن
از ازل تا به اَبد « عَلّم الاَسمَا » هستی