آسانسور دربستی!

باسمه تعالی
عنوان: آسانسور دربستی!

امروز برای دیدار یکی از آشنایان به یک مجتمع مسکونی رفتم. وقتی سوار آسانسور شدم، دیدم یک نفر چمباتمه زده و نشسته است. چند دقیقه منتظر ماندیم. او به من نگاه می‌کرد و من به او

پرسیدم: «مگر آسانسور خراب است؟»
گفت: «نه.»

گفتم: «پس چرا نشسته‌ای؟»
پرسید: «سواد داری؟»

گفتم: «بله، تا کلاس سوم نهضت خوانده‌ام.»
گفت: «آن بالا را بخوان.»

گفتم: «چی نوشته؟»
گفت: «نوشته: ظرفیت ۵ نفر.»

گفتم: «خب، پس باید چکار کنیم؟»
با قاطعیت پاسخ داد: «باید صبر کنیم تا ظرفیت آسانسور تکمیل شود!»

آهی کشیدم و چند دقیقه‌ای دیگر هم منتظر ماندیم، اما کسی نیامد. دستم را دراز کردم تا دکمهٔ باز کردن در را فشار دهم.
با تعجب پرسید: «کجا؟»

گفتم: «می‌خواهم از راه پله بروم، شاید زودتر برسم.»
با جدیت گفت: «اجازه ندارید!»

گفتم: «خب، پس چکار کنم؟»
گفت: «آسانسور را دربست کردم. شما را به طبقه چهارم می‌برم.»

گفتم: «حرفی نیست!»
بالاخره آسانسور را به صورت دربست کرایه کردم و به طبقه چهارم رفتم.

حالا مانده‌ام که برای برگشت، باید دوباره آسانسور را دربست کنم یا منتظر سه مسافر دیگر بمانم! فقط دعا می‌کنم این بار هم بی‌خطر باشد!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *