«گذری بر ملی‌شدن صنعت نفت»

باسمه‌تعالی

گذری بر ملی‌شدن صنعت نفت

صمد افتاده

در قرن بیستم که اینک بیست و پنج سالی با آن فاصله گرفته‌ایم، سه تحرک عمده انقلابی در ایران رخ داد:

  1. انقلاب مشروطه،
  2. ملی‌شدن صنعت نفت
  3. انقلاب اسلامی ایران.

از دو جریان مشروطه و ملی‌شدن صنعت نفت متأسفانه تصویری منفی ارائه و به شکلی این دو حرکت را تا حدودی ناکام و شکست‌خورده توصیف کرده‌اند؛ لذا تحلیل پیرامون ملی‌شدن صنعت نفت باید بااحتیاط مورد بررسی قرار داد.

متاسفانه موضوع مهم بررسی آثار ملی شدن صنعت نفت توسط راویان، زیر سایه برجسته‌کردن مصدق قرار گرفته وگم شده است. اصل ملی‌شدن صنعت نفت و قانون اجرایی آن دو هدف مهم را در نظر داشت، یکی خلاص‌شدن از بند امتیازنامه و دیگر تحصیل اختیار تولید و استحصال نفت و برخورداری از فروش آن.

هدف اول حاصل شد، البته در مقابل تعهد پرداخت غرامت، اما به‌هرحال اصل ملی‌شدن به ‌رسمیت شناخته شد و اسلحه امتیازنامه را از دست دشمن گرفت، اما هدف دوم حاصل نشد. چرا که پیش از ملی‌شدن نفت آمریکائی‌ها بسیار کوشیده بودند که جای پایی در نفت ایران داشته باشند و بریتانیا سخت کوشیده بود که چنین چیزی تحقق نپذیرد. ولی با شکست طرح کودتا توسط بریتانیا اجرای طرح کودتا به دست آمریکایی‌ها رسید و جریان کودتای ۲۸ مرداد توسط آنان و با همکاری عوامل داخلی رخ داد و پس از کودتا چهل درصد سهام کنسرسیوم به آمریکایی‌ها رسید و زمام کار عملیات و تصمیم‌گیری به دست آنان افتاد و راه شرکت‌های مستقل نفتی آمریکا که سهمی در کنسرسیوم نداشتند نیز باز شد.

به‌طورکلی جنبش ملی‌شدن صنعت نفت در صدد بود ایران را از مدار وابستگی به غرب و قدرت‌های خارجی برهاند و سلطنت مشروطه را به سمت حکومت مردمی هدایت کند. هر چند از نظر مصدق، ملی‌شدن صنعت نفت تحقق آرزوی ملی و تجدید حیات ملی ایرانیان بود و در صورت لزوم ایران فقیر و مستقل را بهتر از ایران تحت سلطه انگلیس یا هر دولت بیگانه می‌دانست و به همین منظور در بیاناتش نوک حمله را به‌جای شاه سمت بریتانیا گرفته و احساس تحقیر ملی و استقلال‌طلبی گروه‌های مختلف اجتماعی را بیان می‌کرد و این‌همه جز در سایه وفاق  و همدلی با سایر اشخاص و جریانات سیاسی دست‌اندرکار جنبش به‌خصوص آیت‌الله کاشانی ممکن نبود. اما تحت شیطنت اطرافیان و بی‌توجهی به مراجع به‌خصوص آیت‌الله کاشانی و فراهم‌شدن بستر کودتا به دلیل افتراق درون جامعه همه دست آورده‌های بلند این حرکت بعد از کودتا بر بادرفت. شاه به ایران برگشت، آمریکا نفت ایران را به یغما می‌برد و مشروطه سلطنتی برجای ماند.

امروز، با عبرت‌گرفتن از جنبش‌های پیشین، باید به این نکته اذعان کرد که وجود تعارض‌ها و دوگانگی‌ها باعث تضعیف وفاق، همدلی و انسجام و همکاری جامعه می‌شود که در صورت غفلت از این مهم، هزینه‌های غیرقابل‌جبرانی متوجه مردم و نظام خواهد شد؛ لذا می‌طلبد در شرایطی که ایران اسلامی در معرض تهدیدات بین‌المللی قرار گرفته. همه گروه‌ها و ملت بزرگوار زیر چتر و فرمان  ولایت  به‌عنوان یک استراتژی در جهت حفظ منافع و امنیت ملی منسجم شده و اهداف مشترکی را علی‌رغم اختلاف سلایق دنبال کنند. تا ان شاالله از این پیچ تاریخی هم باقدرت و سلامت عبور نماییم. ان شاالله

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *