«انواع نگاه در نهج‌البلاغه»

باسمه‌تعالی

«انواع نگاه در نهج‌البلاغه»

محمد بارونی

نگاه موهبتی است که  پروردگار عالم به بندگان خود هدیه نموده است و هرکس که نابینا شود قدر و قیمت این نعمت الهی را بیشتر درک می‌کند. از آنجا که چشم دروازه ورودی دل است و هر چه با چشم دیده می‌شود در دل نقش می‌بندد پس بایستی دقت کرد که از این دروازه و گذرگاه نامحرمی وارد حریم دل نشود و دل و دین را به غارت نبرد. آری چون نوع نگاه‌ها متفاوت است؛ لذا سبک زندگی‌ها و نوع اندیشیدن‌ها نیز با هم تفاوت دارد.

 ما انسان‌ها غیر از دو چشمی که مانند دو دریچه بر سر داریم و پدیده‌های متنوع و زیبای دنیا را مشاهده می‌کنیم، چشمی نیز در دل داریم که به روی دنیای دیگری باز می‌شود و برای پی‌بردن به حقایق هستی بایستی هم چشم سر سالم باشد و هم چشم دل، چرا که معیوب‌بودن هر کدام عوارضی به دنبال دارد،  اگر چشم سر ضعیف شد می‌توان با عینک جبران کرد؛ ولی اگر چشم دل معیوب شود سبب کوردلی می‌شود و بصیرت و بینش را از انسان می‌گیرد و درک حقایق و راستی‌ها و درستی‌ها را سخت و یا غیرممکن می‌کند.

 در دریای پرگوهر نهج‌البلاغه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام به انواعی از نگاه‌ها اشاره کرده است که می‌تواند نشان و چراغی برای زندگی همه آزاد مردان باشد.

نگاه دنیابین:

 در نگاه دنیابین انسان‌ها فقط به دنیا و منافع آن توجه دارند و از آخرت و پایان زندگی غافل می‌شوند.

 امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «انسان بصیر می‌داند که خانه اصلی پس از این دنیا است و لذا به آخرت می‌نگرد؛ اما انسان نابینا نگاهش فقط به این دنیاست.»

 انسان بصیر و عاقل از این دنیای زودگذر ره‌توشه و سرمایه‌ای برای دنیای ابدی برمی‌دارد؛ اما انسان نابینا و نادان برای همین دنیا تلاش می‌کند و همین است که در نگاه دنیابین انسان خود را و حتی خدای خودش را به دنیا می‌فروشد و احساس ضرر و زیان هم نمی‌کند.

نگاه خدابین:

در نگاه خدابین انسان، سراسر جهان هستی را نشانه و آیتی از خدا می‌بیند و همیشه و همه‌جا حضور خداوند متعال را احساس می‌کند به عبارتی همه عالم را محضر خدا می‌داند و اعتقادی قوی و نیتی پاک و عملی پاکیزه دارد.

حضرت علی علیه‌السلام می‌فرماید: «در خلوت‌ها از نافرمانی خدا بپرهیزید چرا که خدایی که شاهد و ناظر است، حاکم و داور نیز هست.»

نگاه عیب‌بین:

در نگاه عیب‌بین انسان‌ها از عیوب خودشان غافل نیستند و به عیب‌جویی دیگران نیز نمی‌پردازند و همین توجه به عیوب خویش باعث رشد و کمال و مقدمه‌ای برای برطرف‌شدن عیوب آنان است.

 امیر بیان حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «هر کس به عیوب خویش بنگرد از پرداختن به عیوب دیگران بازمی‌ماند.»

 این نگاه عیب‌بین باعث می‌شود تا انسان‌های برخوردار از کمال، دچار غرور و خودپسندی نشوند و از عیوب خود غافل نگردند.

 نگاه آخرت بین:

در نگاه آخرت بین، انسان به حیات واقعی و جاویدی که آن‌سوی مرگ نهفته است توجه می‌کند و خود را برای آن مرحله آماده می‌سازد و ره‌توشه سفرش را دنیا بر می‌دارد و دل به دنیا نمی‌بندد.

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «در شگفتم از کسی که مرگ را فراموش می‌کند درحالی‌که مردگان را می‌بیند.»

آری نگاه آخرت بین سبب بیداری می‌شود و انسان می‌داند که مرگ دالان و دروازه ورودی به سرای آخرت است؛ لذا خود را در حصار تنگ دنیا نگری زندانی نمی‌کند.

نگاه عبرت‌بین:

در نگاه عبرت‌بین انسان از صحنه‌های زندگی درس و عبرت می‌گیرد و از هر حادثه‌ای نکته‌ای می‌آموزد.

امام علی علیه‌السلام می‌فرماید: «مؤمن با چشم عبرت‌بین و پندآموز به دنیا نگاه می‌کند.»

آری باید از سرگذشت گذشتگان و مرگ‌ اقوام و اطرافیان درس گرفت و عبرت آموخت؛ چرا که نگاه عبرت‌بین دل را روشن می‌کند و بصیرت را می‌آفریند و نداشتن این نوع نگاه سبب کوری دل و عدم درک حقایق می‌شود که با بودن صدها چراغ‌راهنما باز هم به بیراهه ختم می‌شود.

نگاه نافذ و عمیق:

در نگاه نافذ و عمیق انسان از نگاه‌های سطحی و ظاهری اشیا و حوادث عبور می‌کند تا درون و باطن دنیا را درک نماید.

امام علی علیه‌السلام می‌فرمایند: «اولیای خدا آنانی هستند که وقتی مردم به‌ظاهر دنیا می‌نگرند، آنان به باطن دنیا نگاه می‌کنند.»

باطن دنیا چیست؟ باطن دنیا یعنی هیچ، باطن دنیا یعنی غرور و فریب، یعنی بی‌ثباتی و ناپایداری، یعنی عروس هزار داماد. وقتی نگاه نافذ و عمیق شد انسان به دنیا بی‌اعتنا می‌شود و پایبند و وابسته آن نمی‌گردد چرا که سطحی‌نگری و ظاهربینی سبب پایبندی و دلبستگی به دنیا می‌شود؛ ولی ژرف‌اندیشی و نگاه نافذ و عمیق به دنیا سرچشمه بینش عمیق نسبت به هستی و زندگی است.

نگاه شیطانی:

در نگاه شیطانی دیده‌ها و نظرها آلوده به شهوات نفسانی و تمایلات غیر روحانی است و از آن جا که هر چه دیده بیند دل کند یاد، دل خانه شیطان می‌شود و هر که شیطان در دلش لانه کند، حرف و نگاهش نیز تحت‌تأثیر شیطان قرار می‌گیرد و از پیروان شیطان می‌شود.

 امام در باره پیروان شیطان می‌فرماید: «آنان شیطان را تکیه‌گاه خود قرار می‌دهند، شیطان هم آنان را شکار می‌کند و به تور می‌اندازد و در سینه‌های آنان لانه می‌کند و تخم می‌گذارد و در دامان آنان رشد می‌کند، در نتیجه با چشم آنان می‌نگرد و با زبان آن‌ها حرف می‌زند.»

 این افراد مرکبی برای شیطان هستند و حرف‌ها و نگاهشان شیطانی می‌شود و این که در سفارش ائمه دین آمده است که نگاه تیری زهرآگین از تیرهای شیطان است تذکر و هشداری است که انسان مؤمن مواظب نگاه و نظر خود باشد تا مورد اصابت تیرهای زهرآگین گناه قرار نگیرد.

 آری بسیاری از گناهان، تولیدی نگاه‌های شیطانی هستند که دل بیمار، فرمان چشم دوختن می‌دهد؛ ولی دین فرمان چشم فروبستن صادر می‌کند و این انسان است که باید از دستور دین تبعیت کند.

افرادی که دچار انحراف چشم سر می‌شوند اشیا را درست نمی‌بینند، تار می‌بینند، دور را نزدیک و یا نزدیک را دور می‌بینند؛ ولی آنانی که دچار انحراف چشم دل می‌شوند خیر و شر را خوب تشخیص نمی‌دهند و دوست را دشمن و دشمن را دوست می‌بینند.

 امام علی علیه‌السلام عوامل این کوردلی را آرزوهای دورودراز می‌داند و می‌فرماید: «آمال و آرزوها دیده بصیرت را کور می‌کند.»

از خداوند بخواهیم که چشم ما آینه با صفای حق باشد و نگاهمان به افق‌هایی که خدا را نشانمان می‌دهد، دوخته شود.

منبع: کتاب نگاه- نوشته استاد جواد محدثی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *