« من کیستم؟!!! »
باسمه تعالی
« من کیستم؟!!! »
محمد بارونی
هر انسانی تصوری ازخود در ذهنش دارد. عده ای خود را ارزشمند، متعالی، باکرامت و عزیز می پندارند و گروهی دیگر خود را بی خاصیت، بی ارزش، ضعیف و بدبخت تصور می کنند. آن هایی که خود را در گروه اول می بینند دارای عزت نفس هستند و می توانند بر مشکلات پیش رو غلبه کنند، اما آن هایی که خود را در گروه دوم می بینند چون احساس ناتوانی می کنند، نمی توانند بر مشکلات موجود غلبه کنند و مرتب از خدا طلب مرگ می نمایند.
برای روشن تر شدن موضوع به نوع نگاه هر دو گروه در زندگی توجه کنید :
نگاه گروه اول به خود: من یک انسانم، من ارزشمندم، من برترین موجود خداوندم، آسمان و زمین و هر چه در آن است برای من آفریده شده است، من توانمندم، من می توانم مشکلاتم را حل کنم، من اسیر امیال و هوس های زودگذر نمی شوم، من به پستی ها رو نمی آورم، من برای دیگران قابل اعتمادم، من عزیزم و …
نگاه گروه دوم به خود: من یک حیوانم، ازخودم بی زارم،خودم را موجودی بی خاصیت می بینم، نمی توانم بر مشکلات موجود غلبه نمایم، خودم را لایق بدترین تنبیه ها می دانم، من آسیب پذیرم، من نمی توانم به قولی که داده ام پایبند باشم، من زود از کوره در می روم و ..
با توجه به این نوع تصورات، وظیفه ما والدین و مربیان آموزشی و پرورشی چیست؟چه کنیم تا فرزندان ما و دانش آموزان ما از خود تصور مثبتی داشته باشند؟ چه کار کنیم تا عزت نفس در آنان تقویت شود؟
١- هرگز فرزندان را موجودی پست و بی ارزش نخوانیم، چرا که خداوند وقتی که انسان را آفرید به خود آفرین گفت. پس از جملات منفی تو چیزی نمی فهمی، آدم نیستی، حیف … پرهیز کنیم.
٢- به آنان یاد بدهیم تا هیچگاه خود را بیچاره مشکلات ندانند. و تفهیم کنیم که با اراده خدادادی می توانند بر مشکلات غلبه کنند. تا از جملات منفی من بد شانسم، بدبخت به دنیا آمده ام، کسی کمکم نمی کند، نمی توانم و … خودداری کنند.
٣- شخصیت فرزندان و دانش آموزان را زیر سوال نبریم. نمره بد و کم را به عمل او بدهیم نه به شخصیت و انسانیت آنان. بیان کلمات منفی احمق، بی عرضه و ..، شخصیت آنان را زیر سوال می برد، اماگفتن جمله “من از این کاری که انجام دادی بسیار متنفرم” عمل آنان را زیر سوال می بریم .
۴- باعمل نادرست کودک در حد همان عمل برخورد کنیم. چرا که کودک امروز ما، پدر یا مادر کودکی در آینده است. زیاده روی در سرزنش، علاوه بر ایجاد تصور منفی، آموزش نامناسبی برای برخورد وی با دیگران خواهد بود.
۵- فرزندان و دانش آموزان را متوجه توانایی هایشان کنیم، تا بدانند که خواستن، توانستن است. بیان جملاتی چون، تو می توانی، تو حتما موفق می شوی، در فلان کار چه خوب پیروز شدی و … تصورات خوشایندی را در آنان ایجاد می نماید.
۶- در هنگام انجام عمل ناشایست آنان را تنبیه کنیم نه تحقیر. البته منظور از تنبیه، تنبیه بدنی نیست، بلکه آگاه کردن او از عمل نادرست خودش است. گاهی اوقات تنبیه ما به اندازه ای است که عقده خودمان را خالی می کنیم و در پی سرکوب کردن و از بین بردن رفتار نامناسب آنان نیستیم .
بنابراین والدین گرامی و مربیان محترم مدارس دوره ی ابتدایی ، بایستی با به کارگیری رو ش های مناسب، در ایجاد و تقویت خود پنداره مثبت و حس ارزشمندی کودکان بکوشند، تا آنها هم با تصور مثبت، زندگی موفق و پر نشاطی را پشت سر بگذارند، چرا چه واگذاری آن به دوره های های بالاتر بسیار دیر است. در ضمن کمک از خدا را فراموش نکنیم.
موفق و سربلند باشید.