آثار و برکات تقوا (۲) – تقوا موجب گشایش رزق و روزی است.

باسمه‌تعالی

آثار و برکات تقوا (۲)

تقوا موجب گشایش رزق و روزی است.

مَن یَتَّق اللَّهَّ یَجْعَل لَّه مَخْرَجا وَ یَرْزقْه منْ حَیْث لَاَ یَحْتَسب

و هر کس تقوای الهی پیشه کند، خداوند راه نجاتی برای او فراهم می‌کند و از جایی که گمان نَبَرد به او روزی عطا کند. (طلاق – ۲ و ۳)

تقوا در لغت به معنای پرهیزکاری و در اصطلاح به معنای خود نگهداری در برابر گناه است .تقوا یعنی ترمز در برابر چراغ‌قرمزها و توقف در برابر گناه و هر چیزی غیر خدا .

تقوا هم در دنیا و هم در آخرت آثار و برکات بی‌شماری را به همراه دارد و یکی از آثار و برکات آن گشایش رزق و روزی است.

برخی از افراد خیال می‌کند که تقوا همچنان که محدودیت است، محرومیت هم هست! آنها معتقدند، باتقوا زندگی‌کردن یعنی انسان خودش را از همه چیز محروم کند.

بر اساس آموره های دینی از آنجا که فرد با تقوا و پارسا، هرگز از راه های نامشروع به دنبال روزی نمی رود، خداوند راه دیگری از روزی به روی او باز می کند که آن راه مزیتی دارد که راه عادی و معمولی هرچند حلال هم باشد، ندارد.

در آیه ۹۶ سوره اعراف خداوند متعال، باز شدن درهای برکات آسمان و زمین را در گرو ایمان و تقوای جامعه قرار داده و می‌فرماید:  چنانچه مردم شهر و دیارها همه ایمان آورده و پرهیزکار می‌شدند همانا ما درهای برکاتی از آسمان و زمین را بر روی آنها می‌گشودیم.

 البته این به معنای این نیست که انسان متقی نیازی به کار و تلاش ندارد و خداوند روزی‌اش را بدون تلاش می‌رساند.

عارف بزرگوار، آیت‌الله ارباب از اشخاصی بود که به مقامات و مدارج بالای علمی و معنوی رسیده و ایشان رزق علمی خود را از راه غیرمعمول دریافت کرده بود.

آیت‌الله ارباب می‌گوید:

اوایل طلبگی یک شب در حجره خود نشسته بودم، درحالی‌که از شدت سرما همه‌جا یخ‌زده بود. ناگهان دَر حجره من به صدا درآمد. وقتی در را باز کردم، دیدم زنی است که اهل یکی از روستاهای اطراف است. زن گفت: من اهل فلان روستایم، ماشین‌های روستای ما رفته‌اند و من پول‌هایم را خرج کرده‌ام و فعلاً پولی ندارم که به مسافرخانه بروم، اینجا هم کسی را نمی‌شناسم، چون این مکان (مدرسه طلاب) محل امنی است، آمده‌ام اگر اجازه دهید، امشب را در حجره شما بمانم، گفتم: بیا داخل.

آمد، گوشه حجره نشست. ناگهان نَفسم شروع به وسوسه و تحریک نمود. به‌سرعت عبایم را بر دوش افکنده، از حجره خارج شدم و به محل کلاس مدرسه رفتم و آن شب سرد را بدون لوازم گرم تا صبح در آنجا ماندم تا مبادا نگاه و نظری داشته باشم که مورد رضایت مولایم امام‌زمان (عج) نباشد.

هنگام صبح که آمدم، دیدم آن زن رفته است. آماده شدم و برای کلاس به نزد استاد رفتم. ناگهان متوجه شدم آنچه استاد می‌فرماید، مانند آینه در قلب من نقش می‌بندد و هرچه به من دادند، از همان ترک گناه دوران نوجوانی دادند.

خدایا! به ما توفیق پارسایی و همنشینی با پارسایان عنایت بفرما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *