« خدا حق است و غیر او باطل »

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

« خدا حق است و غیر او باطل »

ترجمه و تفسیر سوره لقمان ( قسمت ۱۸)

أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ الَّیْلَ فِى النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِى الَّیْلِ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ کُلٌّ یَجْرِى إِلَى‌  أَجَلٍ مُّسَمّىً وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ

 آیا ندیدى که خداوند، پیوسته شب را در روز، و روز را در شب داخل مى‌کند، و خورشید و ماه را تسخیر کرده، هر یک تا زمان معیّنى در حرکت‌اند؟ همانا خداوند به آنچه انجام مى‌دهید آگاه است.(۲۹)

ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِىُّ الْکَبِیرُ

این همه، دلیل بر آن است که خداوند، حقّ، و آنچه غیر از او مى‌خوانند باطل است، و همانا خداوند بلند مرتبه و بزرگ است.(۳۰)

تفسیر

این آیه تاکید و بیان دیگرى است براى قدرت واسعه خداوند است، خداوند روى سخن را به پیامبر کرده ، مى گوید: آیا ندیدى که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل مى کند؟ ( أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ یُولِجُ الَّیْلَ فِى النَّهَارِ وَیُولِجُ النَّهَارَ فِى الَّیْلِ )و نیز آیا ندیدى که خداوند خورشید و ماه را در مسیر منافع انسان ها مسخر ساخته ؟  (وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَالْقَمَرَ )و هر کدام تا سرآمد معینى به حرکت خود ادامه مى دهند (کُلٌّ یَجْرِى إِلَى‌  أَجَلٍ مُّسَمّىً)  و اینکه خداوند از آنچه انجام مى دهید آگاه است ؟ (وَأَنَّ اللَّهَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِیرٌ).

داخل کردن شب در روز و روز در شب ممکن است اشاره به افزایش تدریجى و کوتاه شدن شب و روز در طول سال باشد که تدریجا از یکى کاسته ، و به صورت نامحسوسى بر دیگرى مى افزاید، تا فصول چهار گانه سال با ویژگی ها و آثار پر برکتش ظاهر گردد (تنها در دو نقطه از روى زمین است که این تغییر تدریجى و فصول چهارگانه نیست یکى نقطه حقیقى قطب شمال و جنوب است که در طول سال ، شش ماه شب ، و شش ماه روز مى باشد، و دیگرى خط باریک و دقیق استوا است که در تمام سال ، شب و روز یکسان است .


و یا اشاره به این باشد که تبدیل شب به روز، و روز به شب به خاطر وجود جو زمین، بطور ناگهانى صورت نمى گیرد ، بلکه نخستین اشعه آفتاب از هنگام طلوع فجر در اعماق تاریکى نفوذ کرده، کم کم نفوذ بیشترى پیدا مى کند، تا تمام صفحه آسمان را بگیرد، درست به عکس چیزى که به هنگام پایان روز و دخول شب تحقق مى یابد.این انتقال تدریجى و کاملا منظم و حساب شده از مظاهر قدرت خدا است . البته این دو تفسیر با هم منافاتى ندارند و ممکن است جمعا در معنى آیه منظور باشند.


در مورد تسخیر شمس  و قمر و سایر کرات آسمانى براى انسان ها ، منظور تسخیر در راه خدمت به انسان است ، و این تعبیر در قرآن مجید در مورد خورشید و ماه و شب و روز و نهرها و دریاها و کشتی ها آمده است، و همه اینها بیانگر عظمت شخصیت انسان و گستردگى نعمت هاى خداوند در مورد اوست که تمام موجودات زمین و آسمان به فرمان خدا سرگشته و فرمانبردار او هستند و با اینحال شرط انصاف نیست که او فرمان نبرد.


جمله کل یجرى لاجل مسمى  اشاره به این است که این نظام حساب شده و دقیق تا ابد ادامه نمى یابد، و پایان و سرانجامى دارد که همراه با پایان گرفتن دنیا است ، همان چیزى که در سوره تکویر چنین از آن یاد شده است: هنگامى که خورشید بى فروغ گردد و ستارگان به تیرگى گرایند…


ارتباط جمله ان الله بما تعملون خبیر با توجه به آنچه گفتیم با این بحث روشن مى شود، چرا که خداوندى که خورشید و ماه با عظمت را با آن حساب دقیق به کار گرفته ، و شب و روز را با آن نظم مخصوص هزاران و میلیون ها سال وارد یکدیگر مى کند، چنین پروردگارى چگونه ممکن است از اعمال انسان ها بى خبر بماند، آرى او هم اعمال را مى داند و هم نیات و اندیشه ها را.


و در آخرین آیه مورد بحث به صورت یک نتیجه گیرى جامع و کلى مى فرماید: اینها دلیل بر آن است که خداوند حق است ، و آنچه غیر از او مى خوانند باطل است ، و خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه است . (ذَلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْحَقُّ وَأَنَّ مَا یَدْعُونَ مِن دُونِهِ الْبَاطِلُ)

مجموع بحث هائى که در آیات قبل پیرامون خالقیت و مالکیت و علم و قدرت بى انتهاى پروردگار آمده بود، این امور را اثبات کرد که حق  تنها او است و غیر او زائل و باطل و محدود و نیازمند است ، و على و کبیرکه از هر چیز برتر و از توصیف بالاتر است ذات پاک او مى باشد .( وَأَنَّ اللَّهَ هُوَ الْعَلِىُّ الْکَبِیرُ)

به هر حال همانگونه که گفتیم این آیات مجموعه اى از ده صفت از صفات برجسته خدا، و ده اسم از اسماء حسناى اوست ، و مشتمل بر دلائل قوى و انکار ناپذیرى بر بطلان هر گونه شرک و لزوم توحید در تمام مراحل عبودیت است .

پیام ها

۱-از راه هاى شناخت خداوند، مطالعه در طبیعت و اسرار هستى است.

۲- کم و زیاد شدن طول شب و روز را تصادفى نپنداریم، بلکه کارى الهى و با طرح و برنامه است.

۳- خورشید نیز حرکت دارد.

۴- حرکات اجرام، زمان‌بندى شده است.

۵- تغییرات شب و روز وتسخیر خورشید و ماه، در جهت بهره‌ورى و استفاده‌ى انسان است.

۶-منشأ همه‌ى افعال و صفات خداوند در آفرینش، ثابت و پایدار بودن اوست.

۷- حقّ و باطل، ملاک انتخاب است، نه تقلید، تبلیغ، تطمیع و یا تهدید.

۸- در بیان حقیقت، صراحت و قاطعیّت داشته باشیم. 

منبع :     تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی

                تفسیر نور استاد قرائتی

یک نظر

  • مریم بانو گفت:

    باسمه تعالی

    سلام علیکم، سایت خوبی دارید و مطالب خوب تر

    موفق باشیدمریم

  • دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *